هنر مفهومی در ایران و ماجرای علاقه مرتضی ممیز به چاقو
تاریخ انتشار: ۷ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۹۱۳۶۸
به گزارش همشهری آنلاین، سالروز درگذشت مرتضی ممیز این بار بهانهای شد تا به هنر مفهومی در ایران و جایگاه ممیز در این جریان هنری بپردازیم.
برای روشن تر شدن نگاه ممیز، اثر «چاقو در آب» این هنرمند را یادآوری می کنیم که پیشتر در جریان نمایشگاه کانسپچوآل آرت موزه هنرهای معاصر تهران به نمایش در آمده بود. نام این اثر برگرفته از فیلمی با همین عنوان از رومن پولانسکی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«افسانه ممیز»، همسر زنده یاد مرتضی ممیز درباره نوع علاقه این هنرمند به چاقو نوشته است: « ... چاقو جایگاهی خاص در ذهن مرتضی داشت، هم از آن وحشت داشت؛ حتی از چاقوی آشپزخانه و همان را وسیلهای میدانست برای هرس کردن، بریدن بخشهای زاید و خلاصه کردن و شکل دادن.
آن را در گلدان کاشت و از سقف آویزان کرد و عقیده داشت که اگر زندگی را شوخی بگیریم و زحمت نکشیم و وقت را تلف کنیم و ناآگاه و بدخواه و خودپسند باشیم به جای گل در گلدان، چاقو می رویانیم و از آسمان به جای باران رحمت، چاقو.
تأکید داشت که زندگی آزمایش است نه آسایش و شیوه زندگیاش سند این باور، که حتی در بستر بیماری هم کار کرد. خود مانند آب، صاف و زلال بود و چون چاقویی در دست جراحی زبردست، تیز و برنده بود و شفابخش.»
اثر چاقو در آب کار مرتضی ممیزآشنایی هنرمندان ایرانی با جریان هنر مفهومی و گرایشهای جدید هنری و انجام تجاربی مشابه در فضای تجسمی کشور، چنانچه کوروش پارسانژاد ـ گرافیست ـ گفته است، «فرایندی تدریجی بود که از اواسط دههی ۴۰ خورشیدی، بهصورت تجربههای جستهگریخته برخی از هنرمندان آغاز شد. هنر معاصر ما در دهه ۴۰ تحت تاثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی آن زمان دستخوش تغییراتی شد و ممیز و همنسلان او نقش ویژهای در تکوین و تدوین هنر گرافیک معاصر ایران داشتند.»
بهرنگ صمدزادگان، پژوهشگر هنر و نقاش در ارتباط با جریان هنر مفهومی در ایران میگوید: در آغاز این راه، همراهی ایران با پدیدهای که ما به عنوان هنر مفهومی میشناسیم، همراهی تئوریک نبوده است اما در واقع آثاری که تداعیگر هنر مفهومی است به آغاز دهه ۵۰ بازمیگردد. آثار افرادی مانند مارکو گریگوریان که با استفاده از مواد حاضر و آماده از دیزی تا نان سنگک و ... برای خلق آنها استفاده میکرد.
اثر مارکو گریگوریاناو در ارتباط با همراهی ایران با سبک هنر مفهومی در دنیا، اظهار میکند: میتوان گفت این جریان در ایران از لحاظ زمانی با دیگر کشورها همراه بود اما به آن معنایی که هنر مفهومی در غرب و بهخصوص آمریکا حالتی اعتراضی به سیستم اقتصادی و نظام حاکم وجود داشت، در ایران شکل نگرفت و بیشتر به شکل تجربی به آن پرداخته میشد. اساسا یکی از بیانیههای اجتماعی هنر مفهومی مقابله با سازوکارهای هنری بود که از نظر آنها متعلق به قشر خاصی میشد. خاستگاه بخشی از این هنر، اعتراضات اجتماعی است و این اتفاق در ایران به این شکلِ اعتراضی و انتقادی رخ نمیدهد.
او ادامه میدهد: این هنر در ایران نیز به تدریج شکل اعتراضی به خود گرفت. به هر حال جریان بسیار جوانی است که مخالف جریان حاکم بر کل اندیشه هنر است. و البته نه فقط برای ایران بلکه در کشورهای دیگر نیز به تدریج اتفاق افتاد و به مرور این جریان تبدیل به فهمی در تاریخ هنر خواهد شد.
تصاویر عجیب پرسه حشرات در آثار گرانقیمت موزه هنرهای معاصر تهران! | واکنش مدیر موزه؛ خیلی نگرانیم تصاویر | مینیمالها در موزه هنرهای معاصراین نقاش در پاسخ به پرسشی درباره دلایل برگزاری نمایشگاههای هنر مفهومی در ایران با فواصل بیش از دو دهه، خاطرنشان کرد: بخشی از این مساله به مدیریت هنری ما در این سالها برمیگردد. مساله دیگر درک دیرهنگام این جریان هنری در ایران بود اما به هر ترتیب تجربه نمایشگاه امسال نشان داد برخلاف این تصور که بیننده غیرمتخصص با این آثار ارتباط برقرار نمیکند، این نمایشگاه با استقبال مردم مواجه شد.
بهرنگ صمدزادگان در نمایشگاه اخیر مینی مالیسم و کانسپچوال آرتکیوریتور نمایشگاه اخیر موزه هنرهای معاصر ایران با موضوع مینیمالیسم و کانسپچوال آرت، حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: میتوان گفت یکی دیگر از دلایل این اتفاق این است که ما هنوز هم به طور صحیح متوجه چیستی رویکرد هنر مفهومی در تاریخ هنر نشدیم. حتی از اوایل دهه ۸۰ شمسی که تب این هنر داغ بود هم نظریه هنر مفهومی ادراک نشده بود. در هر صورت نظریه اصلی هنر مفهومی، جریان معاصری نیست و نظریه آن در دهه ۷۰ میلادی مطرح شده بود که نسبت به محدود شدن هنر به تعاریف زیباشناختی، رویکرد انتقادی داشت.
او با تاکید بر اینکه جریان هنر مفهومی در هنر ایران به درستی درک نشد و در نتیجه بر برگزاری نمایشگاههای متعدد در کشور تاکید نداشتند، در این زمینه میگوید: با تکیه بر هنر مفهومی، درک اینکه آنچه در حوزه جذابیتهای تصویری و تکنیکی میگذرد دیگر هنر نیست، سخت است و شاید برای من به عنوان یک نقاش یک زنگ خطری باشد؛ اما میبینیم که این جریان در طول تاریخ هنر به یک بانی تبدیل میشود تا بر جریانات نقاشی بعد از خودش هم تاثیر بگذارد اما به دلیل اینکه وجه هنری آن مورد غفلت قرار گرفته است، اینطور تعبیر میشود که ما با هنر مفهومی تنها میتوانیم با مواد غیرمعمول اثرهنری بسازیم؛ در صورتی که بیانیه هنر مفهومی ایجادگر بزرگترین چرخش در تاریخ زیباییشناسی و هنرهای تجسمی بوده است. و البته درک دیرهنگام این مساله باعث به وجود آمدن این فواصل شد.
صمدزادگان در ارتباط با جایگاه مرتضی ممیز در هنرمفهومی بیان کرد: ممیز و همنسلان او کسانی هستند که به هر ترتیب با هنر دنیا بیگانه نبودند و متوجه جریانات انقلابی بهخصوص در هنر دهه ۶۰ میلادی بودند. هنر ما نیز تحتتاثیر هنر کشورهای بلوک شرق و جریانات موجود در فرانسه بود. همچنین با توجه به انقلابهای سیاسی و اجتماعی دهه ۶۰ میتوان گفت ممیز و همنسلان او از افرادی بودند که در زیباییشناسی قائل به ساختارشکنی و خلاقیت بودند. از سوی دیگر در دنیا نیز با توجه به اینکه هنر از وجوه رسمی خارج شده بود، ممیز بدون اینکه اعلام کند تابع مانیفست هنر مفهومی ۱۹۷۴ آمریکاست، هنر مفهومگرای غیرمدرنیستی در جغرافیای ایران را شکل داد.
کد خبر 723784 منبع: ایسنا برچسبها هنرهای تجسمی مرتضی ممیزمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: هنرهای تجسمی مرتضی ممیز هنر مفهومی در ایران موزه هنرهای معاصر مرتضی ممیز جریان هنر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۹۱۳۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای صعود به جام جهانی با آهنگ صادق بوقی!
به گزارش ورزش سه و به نقل از همشهری، تیم ملی فوتسال افغانستان در جامملتهای آسیا 2024 با هدایت سرمربی ایرانی خود دست بهکار بزرگی زد و توانست برای اولینبار به جامجهانی صعود کند؛ اتفاقی که بازتاب بسیاری در رسانههای ورزشی داشت. مجید مرتضایی، سرمربی تیم ملی فوتسال افغانستان حالا بعد از گذشت چند روز از پایان این مسابقات از حال و هوای مردم افغانستان و تجربه شگفتانگیز آنها میگوید.
مرتضایی، فوقلیسانس مدیریت تربیتبدنی، دارنده مدرک A آسیا، مدرس فیفا و فدراسیون فوتبال است و سابقه مربیگری در تیم فوتسال فرشآرای مشهد در لیگ دستهاول فوتسال کشور و همچنین کمکمربیگری در تیم ابومسلم خراسان را در کارنامه خود دارد. او درباره جزئیات تشکیل تیم ملی فوتسال افغانستان و صعود این تیم به جامجهانی با خبرنگار همشهری گفتوگو کرده است که در ادامه میخوانیم:
* تجربه حضور در جامملتهای آسیا آن هم با تیمی مثل افغانستان، سخت نبود؟
تقریبا برای تمام بازیکنان و مربیان افغانستان تجربه جدیدی بود به این دلیل که تا آن زمان هیچ تیم ملیای از افغانستان نتوانسته بود به مراحل نهایی در جامملتهای آسیا راه پیدا کند و رسیدن به این جایگاه 10سال طول کشید. البته استرس خیلی زیادی وجود داشت چون محیط برای بازیکنان افغانستان ناشناخته بود.
* مراحل آمادهسازی تیم ملی فوتسال افغانستان چطور بود؟
قبل از شروع جامملتها بازیهای دوستانه زیادی داشتیم. در یک تورنمنت در تایلند شرکت کردیم سپس به میانمار رفتیم و چند بازی تدارکاتی انجام دادیم و بعد از آن نیز چند بازی دوستانه با عربستان، چین و تاجیکستان برگزار کردیم تا درنهایت با آمادگی کامل در مسابقات حاضر شده و نتایج قابلقبولی بگیریم.
* چه اتفاقی افتاد که تصمیم به هدایت تیم ملی فوتسال افغانستان گرفتید. پیشنهاد از کجا بود؟
از 4، 5سال قبل فدراسیون فوتبال افغانستان به این جمعبندی رسیده بود که از یک مربی ایرانی استفاده کند. با توجه به اینکه من در لیگ برتر فعالیت داشتم و چند بازیکن افغانستان در لیگ ایران بودند این پیشنهاد برای من مطرح شد اما آمدن حکومت طالبان در آن زمان در این پروسه یکی دو سال توقف ایجاد کرد تا اینکه کشور افغانستان سر و شکل گرفت و فدراسیون افغانستان کار خود را دوباره شروع کرد و پیشنهاد حضور من در تیم ملی فوتسال افغانستان جدیتر شد و از من خواستند آنجا حضور پیدا کنم. من هم رفتم و قرارداد امضا کردم. فکر میکنم 2سال پیش همین موقعها بود که نخستین حضور افغانستان در مقدماتی جامملتهای آسیا را در قرقیزستان داشتیم اما با توجه به وقت کمی که قبل از این مسابقات داشتیم و اینکه تیم را 20روز بود که تحویل گرفته بودیم بهخاطر تفاضل گل نتوانستیم به مسابقات جامملتها صعود کنیم. در ادامه با همکاری و کارهای زیربنایی که انجام شد، 6ماه برای حضور در مسابقات فرصت داشتیم. در این فرصت لیگ برتر افغانستان را دیدیم، بازیکنانی که در ایران و خارج از ایران بازی میکردند را زیرنظر گرفتیم و در نهایت تیم خوبی برای مسابقات آماده کردیم.
* پس افغانستان هم لیگ فوتسال دارد؟
بله. لیگ برتر افغانستان هر سال در بهمن و اسفند با شرکت 12تیم برگزار میشود. البته 2سال متوقف شده بود و از آن زمان به بعد دوباره راه افتاد.
* ظاهرا لژیونر هم داشتید؟
خیلی از بازیکنان را از لیگ افغانستان انتخاب کردیم و اکثر آنها هم بازیکنانی بودند که قبل از آن در ایران بازی میکردند یعنی از بچههای مهاجر افغانستان استفاده کردیم. غیر از لیگ برتر افغانستان در ایران هم مسابقات مهاجران در مشهد و تهران برگزار میشد که آنها را هم رصد کردیم، بازیکنانی که در سوئد و آلمان بازی میکردند را هم زیرنظر گرفتیم. البته این لژیونرها در دور قبل در تیم حضور داشتند اما بنا به دلایلی در جامملتها در کنار ما نبودند.
* واکنشها در افغانستان به این دستاورد بزرگ چطور بود؟
بینهایت عالی بود و تا آنجا که خبر دارم 47میلیون جمعیت افغانستان خوشحال بودند. در فرودگاه ترکیه هم استقبال خیلی خوبی شد.
* چهرههای مطرح هم واکنش نشان دادند؟
بله. چهرههایی از خارج و داخل افغانستان واکنش نشان دادند. بهعنوان مثال پیام آقای اینفانتینو برای تیم ملی فوتسال افغانستان که خود ایشان هم هیجانزده شده بود که چطور یک تیم ناشناخته در همان نخستین حضورش در جامملتها برای نخستین بار به جامجهانی صعود میکند. رئیسالوزرای افغانستان پیام دادند. در کل مردم افغانستان به این دلیل از صعود تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی خیلی خوشحال بودند که در تاریخ کل رشتههای ورزشی افغانستان این اولینبار بود که افغانها بعد از 70سال که در رشتههای ورزشی مختلف فعالیت داشتند در یک رشته تیمی به جامجهانی صعود کردند.
* کلیپی از خوشحالی بازیکنان با آهنگ صادق بوقی در رختکن تیم ملی فوتسال افغانستان در فضای مجازی حسابی ترند شد.
بازیکنان افغانستان این قول را از بدنساز تیم گرفته بودند که اگر تیم به جامجهانی صعود کرد باید این خوشحالی را انجام دهد و در وهله اول بدنساز تیم زیر بار نمیرفت ولی با اصرار بازیکنان افغانستان این کار را انجام داد. فکر میکنم از خود صادق بوقی هم هیجان بیشتری نشان داد و خیلی در این نقش فرورفته بود!
* کمی از خودتان صحبت کنید. همکاری مجید مرتضایی با تیم ملی فوتسال افغانستان ادامه دارد؟
قرارداد من با تیم ملی فوتسال افغانستان تا پایان 2024 بود و قرار شد که اگر تیم به جامجهانی صعود کند مبلغی بهصورت خودکار به قراردادم اضافه شود و این اتفاق هم افتاد.
* بعد از جامملتها پیشنهاد جدید داشتید؟
رفتن با افغانستان به جامجهانی افتخار بزرگی است ولی با توجه به اینکه حضور در جامجهانی برای من خیلی جذاب بوده و مردم این کشور خیلی از این حضور خوشحالند، میخواهم با این تیم در آنجا شگفتیساز شویم. میخواهم این کار را به سرانجام برسانم و پیشنهادها را نپذیرفتم. اما حقیقتا از جاهای مختلف پیشنهاد داشتم، از چند تیم لیگ برتر ایران پیشنهادهایی داشتم که چندبرابر بود و از امارات هم پیشنهاد داشتم که قبول نکردم.
* در پایان چه صحبتی دارید؟
خیلی خوشحالم که خداوند این لطف را به من داشته که به کمک بازیکنان افغانستان توانستم در اوج سختی، در اوج غم و در اوج محنت میلیونها افغان را خوشحال کنم.
* اینطور که معلوم است برای انتخاب بازیکنان حسابی وقت گذاشتهاید؟
بازیکنان تیم ملی افغانستان را از بین نزدیک به 70نفر انتخاب کردیم که حدود 35نفر زیر 20سال و 35نفر بالای 20سال بودند. تقریبا 10ماه پیش اردویی در مشهد برگزار کردیم که از بین اینها حدود 18نفر را برای تیم بزرگسالان انتخاب کردیم. از طرف دیگر مجاورت با ایران هم شانس بزرگ افغانستان بود.
* چرا؟
به این دلیل که ایران مهد فوتسال است و بازی کردن با تیمهای ایرانی خیلی به تیم ملی فوتسال افغانستان کمک کرد. مثلا در همین مشهد 16بازی دوستانه با تیمهای لیگ یک و دو ایران انجام دادیم که بهنظر من خیلی از آن تیمها از تیمهای ملی که با آنها بازی کردیم قویتر بودند. خوبی برگزاری اردو در ایران این است، یعنی شما اگر با یک تیم لیگ استان ایران هم بازی کنید ممکن است از لحاظ قدرت با یکی از تیمهای ملی برابری کند. رونق فوتسال در ایران به پیشرفت فوتسال افغانستان خیلی کمک کرده است.
* افغانستان در مرحله گروهی تیم بسیار خوبی نشان داد اما شاید پیروزی برابر قرقیزستانی که ژاپن و ویتنام را شکست داده بود، خیلی کار بزرگی بود. بهنظر میرسید بازیکنان افغانستان رفتهرفته بهخودباوری رسیده بودند.
دقیقا. 6بازیکن از 14بازیکن افغانستان حتی یک بازی ملی هم نداشتند. مربیان بهتر حرف من را متوجه میشوند. یک بازیکنی که هیچ تجربهای در بازیهای برونمرزی نداشته، وقتی بتواند عملکرد قابلتوجهی در این سطح از بازیها داشته باشد خیلی اتفاق خوبی رخ داده است.
* حقیقتا فکر میکردید تیم ملی فوتسال افغانستان به جامجهانی صعود کند؟
از زمانی که شروع کردیم به بچهها گفتم هدف ما جامجهانی است و باید برای این هدف تلاش کنیم اما واقعیت را بگویم آن روزی که قرقیزستان را بردیم و به جامجهانی صعود کردیم برای خود من قابل باور نبود و به بازیکنان میگفتم باور میکنید به جامجهانی رفتیم!